داستان آبیدیک

all of a sudden

ɑl ɑv ʌ sʌdən


فارسی

1 عمومی:: یك‌ مرتبه‌، ناگاه‌، غفلت‌، بط‌ور ناگهانی‌، ناگهان‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): all of a sudden suddenly. • All of a sudden lightning struck the tree we were sitting under. • I felt a sharp pain in my side all of a sudden.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code